تا آسمان عشق تو پرواز کرده ام مهتاب را به راز خود انباز کرده ام آن غنچه ام که زندگی جاودانه را با شعله ی نگاه تو آغاز کرده ام دیگر درون سینه من آتشی نماند تا آتشین ترانه غم ساز کرده ام رازیست در میان شب و ماهتاب و من بس سعی در نهفتن این راز کرده ام بر من مگیر گیر چه درین تنگ آشیان لب را به شکوه های زمان بازکرده ام